آنچه لاریجانی درباره فتنه میگوید؛ آنچه رهبر انقلاب در این باره فرمودند
رييس مجلس شوراي اسلامي به فاصله چند روز پس از حضور در دانشگاه قم، اين بار به دانشگاه علم و صنعت رفت و به سوالات دانشجويان پاسخ داد اما وجه اشتراك اين دو ديدار را بايد در تكرار برخي مواضع لاريجاني درباره برخي سوالات دانشجويان دانست.
به گزارش رجانيوز، لاريجاني در اين ديدار نيز به دفاع از عملكرد خود در فتنه 88 پرداخته و با بیان اینکه عدهای در فتنه 88 قصد شعلهور کردن آتش را داشتند گفت: در همان موقع برخی میگفتند که لاریجانی صحبتهایی که در شبکه دو مطرح کرد حق را تنها به یک عده خاص داد. صحبتهای آن روز در تلویزیون موجود است و میتوانید آن را بشنوید.
لاریجانی افزود: بنده زمانی با شبکه دو صحبت کردم که عصر تا شب آن روز در میدان انقلاب برخوردهای شدیدی صورت گرفته بود. به عنوان وظیفه شرعی و ملیام احساس کردم که باید فضا را آرام کنم. دنبال تجارت نبودم و میخواستم با روشنگری فضا را آرام کنم همانطور که مقام معظم رهبری در نماز جمعه همان دوران نیز ضمن احترام به کاندیداها و بیان سوابقشان، راه درست را به این افراد نشان دادند.
این اظهارات در حالی مجددا از سوی آقای لاریجانی مطرح شده است که به نظر می رسد همچنان درک مشترکی از تعبیر "فتنه" میان نیروهای انقلاب و رییس مجلس شکل نگرفته است و از همین رو، ایشان با دفاع تمام قد از سخنان خود در روزهای پر التهاب پس از انتخابات، دیگران را متهم به شعله ور تر کردن آتش می کند.
تعبیر فتنه که برای نخستین بار توسط رهبر معظم انقلاب در توصیف حوادث بعد از انتخابات بکار رفت، بیش از هر چیز به معنای غبار آلود بودن فضای سیاسی است که در پی آن جریان باطل می کوشد با بزرگنمایی اشتباهات احتمالی طرف مقابل، و گم کردن اشتباهات بزرگ خود، خویش را حق و جریان حق را باطل نشان دهد.
این اتفاق به معنای واقعی، در حوادث بعد از انتخابات بوقوع پیوست و جریان اصلاح طلب که به بهانه تقلب در انتخابات نتیجه آرای ملت را نپذیرفته بود، سعی کرد تا با مطرح کردن بهانه های پیش و پا افتاده و دسته چندم، مساله اصلی را که همان نپذیرفتن نتیجه انتخابات بود، تحت تاثیر قرار داده و با مطرح کردن مسایلی چون شایبه ی حمایت شورای نگهبان از یک کاندیدای خاص، نوع برخورد پلیس با اغتشاشگران و ... جای مساله اصلی و فرعی را در افکار عمومی دگرگون سازد.
این موضوع البته برای توده مردم خیلی زود روشن شد و بسیاری دیگر از رجال سیاسی از جمله دکتر حداد عادل از همان روزهای نخست بعد از انتخابات ضمن اشاره به این نقشه انحرافی دشمن، مساله اصلی را برای مردم بازگو کردند اما در این میان برخی نخبگان مانند رییس مجلس با اتخاذ مواضع دوپهلو، منجر به باور پذیری برخی ادعاهای غلط سبزها در افکار عمومی شدند که در نتیجه تنها نیروهای انقلاب را شگفت زده کرد.
به عنوان مثال، در همان روز 30 خرداد 88 که آقای لاریجانی در دانشگاه علم و صنعت نیز از سخنان خود در آن روز دفاع کرده و گفته است می توان با مراجعه به آرشیو، بار دیگر آنها را گوش داد، ایشان مواضع دوپهلویی اتخاذ کرده است که ضمن آنکه بخشهایی از آن کاملا بجاست و به محکومیت قانون شکنی های اصلاح طلبان می پردازد، اما در قسمتهایی از آن شورای نگهبان، بسیج، وزارت کشور و صدا و سیما مورد نقد معناداری قرار گرفته اند که در آن برهه، این سخنان پازل جریانی را تکمیل می کرد که در پی وارد کردن اتهام های بزرگ و نادرستی به نظام بودند؛ آقای لاریجانی در آن برنامه می گوید:
«اگرچه شورای نگهبان را افراد متدینی تشکیل میدهند اما کاش برخی اعضای آن به نفع یک کاندیدای خاص وارد میدان نمیشدند.» وی همچنین با اشاره به اینکه حساب اکثریت مردم از عدهای آشوب طلب جداست به نیروی انتظامی و بسیج گفت که با مردم مهربان باشند. لاریجانی گفت: «صدا و سیما نباید به گونهای رفتارکند که موجب تحریک احساسات مردم باشد. مسئولان باید فضایی را ایجاد کنند که مردم احساس کنند میتوانند حرفشان رابزنند. مسئولان باید فضایی غیر از خیابانها را برای تجمع در اختیار معترضان قرار دهند و ضمنا صداوسیما فرصت را به منتقدان بدهد.»
همان طور که مشخص است، این اظهارات تفاوت بسیار زیادی با جنس اظهارات فردی مانند دکتر حداد عادل در آن برهه دارد و در حالی که وی در گفتگوی ویژه خبری میرحسین موسوی را به مناظره طلبید و اعلام کرد که امکان تقلب 11 میلیونی وجود ندارد، رییس مجلس از ضرورت مهربان بودن بسیج با مردم، و برخی انتقادات دیگر به شورای نگهبان و صدا و سیما سخن گفت، سخنانی که در بهترین حالت هیچ گاه "عمارگونه" نبود و اگر ابهام فضا را برای توده های ملت بیشتر نمی کرد، کمتر نمی کرد.
براستی بسیاری از مردم اگر مبنا را فقط سخنان آقای لاریجانی می گذاشتند، جز به این نتیحه می رسیدند که حوادث روی داده دعوا میان دو جناح است که باید هر دو بیشتر رعایت کنند؟ و آیا اصل ماجرا، دعوا میان طرفین درون نظام بود؟ یا از همان روزهای اول بعد از انتخابات دوقطبی نظام و ضد نظام بوجود آمد و بهترین شاهد مثال این مساله نیز حمایت های صریح ضدانقلاب از جریان سبز بواسطه آشوبهای خیابانی است؟
در پایان بار دیگر سخنان مهم رهبر انقلاب درباره ضرورت و نوع موضع گیری نخبگان در فتنه را که معظم له در 29 تیرماه 88 مطرح کردند، مرور می کنیم:
"نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحليلى كه به آنها كمك بكند، اين حركت در مسير خلاف ملت است. همه ى ما خيلى بايد مراقب باشيم؛ خيلى بايد مراقب باشيم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع گيرى كردن، مراقب گفتن ها، مراقب نگفتن ها. يك چيزهائى را بايد گفت؛ اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكرده ايم. يك چيزهائى را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت؛ اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كرده ايم. نخبگان سر جلسه ى امتحانند؛ امتحان عظيمى است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است. عقل، اين سياسیبازىها و سياسىكارىهاى متعارف نيست؛ اينها خلاف عقل است. «العقل ما عبد به الرّحمن و اكتسب به الجنان»؛ عقل اين است كه انسان را به راه راست هدايت ميكند. اشتباه ميكنند آن كسانى كه خيال ميكنند با سياسىكارى، عقلائى عمل ميكنند؛ نه، عقل آن چيزى است كه راه عبادت خدا را هموار ميكند. شاخصش هم براى ما، بين خودمان و خدا، اين است كه نگاه كنيم ببينيم در بيان اين حرف اخلاص داريم يا نه؟ به فكر خدائيم يا نه؟ من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف ميزنم يا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف ميزنم؟ براى خاطر خداست يا براى خاطر دل مستمع و غير مستمع است؟ معيارش اين است. به خودمان مراجعه كنيم؛ اقضى القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است. خودمان را فريب ندهيم؛ بفهميم چه كار ميكنيم؛ بفهميم چه ميگوئيم؛ چه حركتى ميكنيم."
نظرات شما عزیزان:
|